آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان عشق نیمه سلام دوستان. امشب خیلی دلم گرفته امشب اون شبیه که فردا صبحش تنها داداشم منو تو این دنیا تنها گذاشت و خودش رفت پیش خدا.امشب از آسمون خیلی گله دارم که چرا داداشم رو پیش خودش برد و منو نبرد تا تو این دنیا احساس تنهایی نکنم. امشب این مطالب رو فقط بخاطر دادام میذارم.از شما دوستان هم میخوام که واسش فاتحه بخونین.
نظرات شما عزیزان: عسلک
![]() ساعت19:15---7 مرداد 1392
فاتحه فرستادم..خبر دلتو ندارم اما میدونم سخته..چه فراق با مرگ که فراق و گم شدن عزیز ترین کس زندگی که فرقی با مرگ نداره.روحش شاد
پاسخ:مرسی
سلام صبحت بخیر...میدونم ازم دلخوری..ببخش منو ولی واقعا حال منم خوب نبودمیدونم دلیل تو قانع کننده تر هست بازم معذرت میخوام...تو بهترینی واسم...ولی بازم باید بهم اطلاع میدادی که سالگرد داداشته....ببخش منو داداشم..امیدوارم ببخشی وبازم مثل قبل باشی
پاسخ:سلام.صبح تو هم بخیر آبجی.نه آبجی از تو دلخور نیستم از خودم دلخورم.تو هم بهترینی واسم.مییدونم باید بهت میگفتم ولی چون نمیخواستم ناراحتت کنم.تو هم منو ببخش.من همون کاظم اولی هستم واسه تو. ![]() خيلي سخته خدارحمتش كنه ![]() پاسخ:سختیش رو فقط خودم و خدا درک کردیم. مرسی
سلام
روحش شاد امیدوارم غم آخرت باشه آرزومیکنم آرزوی کسی بشی که آرزوشوداری ![]() پاسخ:سلام مرسی. صحرا
![]() ساعت23:53---2 مرداد 1392
روحش شاد.
پاسخ:مرسی چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 22:49 :: نويسنده : کاظم
![]() ![]() |